چه غمگين است
تصور اينكه
گوساله راهي جز گاو شدن ندارد











+



بنابراين هر يک از ما تسلي‌ناپذير به حال خود واگذاشته شديم، تا خويشتن را زنده احساس کنيم. انگار کشتي وسيله‌اي باشد که وظيفه‌اش دريا نوردي است، وظيفة کشتي، دريا‌نوردي نيست، ورود به بندر است. ما خود را بر پهنة دريا يافتيم بدون تصويري از بندري که درآن پناهي جست‌وجو کنيم. ما به شکل و شيوه‌اي دردناک، قاعدة ماجراجويي آرگو دريانورد را تکرار مي‌کنيم، دريانوردي ضروري است، زندگي ضروري نيست.

3 Comments:

Anonymous ناشناس said...

داشتم متنو میخوندم دی سی شدم
بعد که زدم باز کانکت شه کلی طول داد
کلی سر و صدا کرد
کلی طول داد
آخرم ارور 718 داد
Cancel اش کردم
متنتو با دقت بیشتر خوندم
البته اگه سری دومم فیلم بازی میکردم
کلا بی خیال میشدم
گرفتی که ؟

۷:۵۹ بعدازظهر, دی ۰۷, ۱۳۸۴  
Anonymous ناشناس said...

سلام ایمان جان. چه خوبه که کامنت دونی ات رو باز کردی. اونطوری آدم خفه می شد. حداقل این طوری می تونیم بگیم بابا نوشته هاتو دوست داریم و از خندنشون لذت می بریم. حتی می تونیم بگیم بابا تند تند به اینجا برس.

۱۱:۳۸ بعدازظهر, دی ۰۷, ۱۳۸۴  
Anonymous ناشناس said...

kool as kool can b !

۳:۵۸ بعدازظهر, دی ۲۱, ۱۳۸۴  

ارسال یک نظر

<< Home