چه غمگين است
تصور اينكه
گوساله راهي جز گاو شدن ندارد











+




می دانم ،
روزی بر روی همین نیمکتهای فرسوده ،
کنار این نوشته های سیاه
جایت می گذارم .
در مظان مطرود هستی ،
در آن دوردست ،
هی نقش می زنم ،
رنگ می زنم ،
طرح می بندم
به آن چشمهایی که ،
چشمهایم را به اعماق مستی نقب زدند

1 Comments:

Anonymous ناشناس said...

hala dige aslan dooset nadaram .to kheyly badi , ghararemon chi bood ? ...j-run

۷:۴۱ قبل‌ازظهر, بهمن ۰۷, ۱۳۸۳  

ارسال یک نظر

<< Home